جدول جو
جدول جو

معنی محمود نصیرالدین - جستجوی لغت در جدول جو

محمود نصیرالدین(نَ رُدْ دی)
محمود بن المظفر بن ابی توبه، ملقب به نظام الملک، ظهیرالاسلام، بهاءالدوله، کافی الملک، عین خراسان و نصیرالدین مکنی به ابوالقاسم، از شعراو فضلای قرن ششم و از مشاهیر وزرای سلطان سنجر سلجوقی است. در سال 521 به وزارت رسید و به سال 526 هجری قمری معزول و با فرزندش شمس الدین علی محبوس شد. عوفی آرد: ’روایت کرده اند که اورا دو دوات بود... یکی دوات چوبین که فتاوی را جواب کردی و یکی زرین بود که توقیع ملک کردی’ او راست:
در آب نشسته تشنه حلقی دارم
افکنده به زیر خویش دلقی دارم
زیبنده کسی نیست مرا در غربت
گرینده به شهر خویش خلقی دارم.
از دولت وجاه اوفتادم
در سایۀ چاه او فتادم
چون یوسف در غیابت الجب
بی هیچ گناه اوفتادم.
(از لباب الالباب چ نفیسی ص 75) (تعلیقات قزوینی ص 577). و نیز رجوع به تاریخ ادبیات در ایران تألیف صفا ج 2 ص 293 و تاریخ السلجوقیه ص 268 و تاریخ الخلفاء ص 199 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(صِ رُدْ دی)
محمود بن قطب الدین مبارزبن مظفرالدین، از ملوک شبانکاره است. وی پس از ملک بهاءالدین پادشاه شبانکاره که به حکم ارغون خان معزول و اسیر گشت به حکمرانی شبانکاره رسید و به روایت معین الدین نطنزی ’او ملکی عادل با رای و تدبیر بود و شبانکاره را معمور گردانید و دست متمردان بربست’ بیش از سه سال سلطنتش دوام نکرد، چه در شعبان سنۀ 692 مردم شبانکاره بر او شوریدند و او را کشتند و غیاث الدین محمد بن جلال الدین طیب شاه را به جای او نشاندند. رجوع به منتخب التواریخ معینی ص 8 شود
لغت نامه دهخدا